پشت جلد کتاب آمده است:

 

اگرچه مستی عشقم خراب کرد، ولی

اساس هستی من ز آن خراب آباد است.

اگرچه مستی عشق مرا از پای درانداخته و از بن ویران کرده است، بنیاد هستی من از این ویرانی آباد و بر آن استوار است... خواجه، در این بیت، دیگر بار به اندیشه ای بنیادین در جهان بینی درویشی بازگشته است و آن را باز نموده است: رستن از بن تن و از چنبر چیرگی «من» و پیوستن به «او»، به یاری نیروی شگرف و ایستادگی ناپذیر عشق که دلشدة شوریده و بی خویشتن را به یکبارگی از او وامی ستاند و در دوست «محو» و ناپیدا می گرداند. رهرو، در پی این «مرگ در زندگی» و نیستی درونی، به هستی راستین در دوست می رسد و پس از «فناء في الله» به «بقاء بالله» دست می یابد.

 



Pand Va Peivand
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب