پشت جلد کتاب آمده است:

داشتن و نداشتن را عمدتا نقطه عطفی در میان آثار همینگوی دانسته اند. این تنها رمان همینگوی است که بخش عمده ای از ماجرایش یکسره در خاک امریکا می گذرد. مضمونش ارتباط روشن و مستقیمی با اوضاع و احوال دشوار زندگی مردم امریکا در دهه ۳۰ و نابرابری های طبقاتی و فساد و انحطاط مادی و اخلاقی طبقه ثروتمند جامعه داشت.

هری به خودش گفت: «که این طور. جناب لب زنبوری. خب آخه مگه اون چی خیال می کرد؟ آخه واسه چی فکر می کرد بلایی سر خودش نمی آد ؟ بچه که ادای آدمهای خشن رو دربیاره همین میشه . آدم که همه ش زرنگ بازی دربیاره همین میشه. جناب لب زنبوری. خداحافظ ، جناب لب زنبوری

پشت جلد کتاب آمده است:

تو زیاد آدم می کشی؟ اول وردستش رو کشتی، حالا می خوای خود کاپیتان رو بکشی؟ آن وقت کی می خواد ما رو برسونه آن طرف؟

رمان داشتن و نداشتن زندگی ناخدای یک کشتی ماهیگیری را تصویر می کند. سبک جزیی نگر و دیالوگ محور همینگوی در پرداخت صحنه های خشن این رمان، بدیع و تاثیرگذار است. به جز اقتباس های متعدد کارگردانانی چون هوارد هاکس، مایکل کورتیز و... فیلم ناخدا خورشید به کارگردانی ناصر تقوایی هم برداشتی آزاد از روی این رمان بود.

همینگوی، برنده ی نوبل ۱۹۵۳، شمایل بزرگ قرن بیستم است و کتابهایش جزو آثار کلاسیک ادبیات آمریکا به شمار می آیند.

 




To Have and Have Not
از همین نویسنده: ارنست همينگوي

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب