پشت جلد کتاب آمده است:

جهان در برابر چشمان و در درون من

وا رفت و فرا لغزید

و در اشک و آواز غرقه گشت،

چنان که وصف فرو ریختن و

جاری شدنش ممکن نبود.

وای چه دل انگیز بود و دردناک!

وای چه شیرین است

گریستن و فروشکستن و آب شدن.

وای که همه ی کتابهای جهان،

با دنیای اندیشه ها و اشعار درونشان،

پیش یک دقیقه زاری به خواهش دل،

چنان که احساس در اشک موج زند و

روح به ژرفی خود را احساس کند و دریابد، 

جا وزنی دارد؟ 

اشک یخ روح است که آب می شود.

فرشتگان خدا به گريندگان نزدیکند... 

 

 

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب