ویتگنشتاین - پوپر و ماجرای سیخ بخاری: ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ



چکيده :
مباحث اين کتاب بر پايه گفت و گو يا منازعه کوتاه "لودويگ ويتگنشتاين" با "کارل پوپر" در "کمبريج" شکل گرفته است. به تصريح کتاب: "آنچه مسلم است بگو مگوي شديدي بين پوپر و ويتگنشتاين درباره ماهيت اصلي فلسفه درگرفت يکي مي‌گفت ترديد نيست که مسايل فلسفي وجود دارد (پوپر) ديگري مي‌گفت نه اين‌ها صرفا معما است (ويتگنشتاين). اين مشاجره فورا به صورت افسانه‌اي درآمد. يک روايت اوليه حادثه مي‌گويد که پوپر و ويتگنشتاين براي به کرسي نشاندن حرف خود سيخ‌هاي تفته بخاري را به طرف هم نشانه رفتند.... ويتگنشتاين و پوپر بر تلقي ما از تمدن، علم و فرهنگ تاثير ژرف نهاده‌اند. هر يک به نوبه خود سهم بازرسي در مسايل ديرين، مباحثي مانند ما چه مي‌دانيم، دانش خود را چگونه مي‌توانيم پيش ببريم، چه حکومتي لازم داريم، و نيز در معماهاي عصر ما، مثلا حدود زبان و معنا، و اين که در وراي اين محدوده چه قرار دارد، ايفا کرده‌اند. آن‌ها هر کدام باور داشتند که فلسفه را از خطاهاي گذشته‌اش رهانيده است، و مسيوليت آينده‌اش را بر دوش مي‌کشد. ويتگنشتاين از ديد پوپر بزرگ‌ترين دشمن فلسفه بود. با اين همه داستان سيخ بخاري از شخصيت و از عقايد هماور دانش فراتر مي‌رود. ولي جدا از داستان زمان آن‌ها نيست، دريچه‌اي است به روي تاريخ پرآشوب و تراژيکي که زندگاني آن‌ها را شکل بخشيد و اين دو را در کمبريج به هم رساند. و نيز داستان دو دستگي در فلسفه قرن بيستم در باب اهميت زبان است: اختلاف ميان کساني که مسايل فلسفي سنتي را صرفا مخمصه زباني مي‌دانستند و آن‌هايي که فکر مي‌کردند اين مسايل از حد زبان بيرون است". بدين سان، در اين کتاب درباره مناقشه کوتاه بين پوپر و ويتگنشتاين، چند و چون آن، گواهان در جلسه، خاطرات شاهدان، و تقابل فکري آن دو بحث شده است.
358 صفحه - رقعي (شوميز)

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب