پشت جلد کتاب آمده است:

سایه ی سنت سورین نزدیک تر آمده بود؛ دیگر پنجرهی طرف چپ اتاق بیلیارد را پر کرده بود. زمان که با حرکت خورشید به پیش رانده می شد، به سان تهدیدی نزدیک تر می آمد، ساعت بزرگ را از خود لبریز می کرد تا خیلی زود بالا بیاورد و ضربه های وحشتناکی را بیرون بریزد. سفید بر زمینه ی سبز، قرمز بر زمینه ی سبز؛ یک نوع موسیقی بی نغمه، نقاشی ای بدون تصویر؛ گلوله ها می غلتیدند، سال ها تکه پاره می شدند، دهه ها روی هم انبار می شدند و این صداهای آرام ساعث ثانیه ها را هم به خدمت ابدیت میگماشت. 

 

 

 




Billiards at Half-Past Nine

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب