پشت جلد کتاب آمده است:

اگر تمام جهان برهوتی تباه و مرده باشد، چه؟ هزار سال است خاکستر می بارد و هیچ گلی شکوفه نمی زند. هزار سال است اسکاها با تیره روزی به بردگی کشیده می شوند. هزار سال است که لرد فرمانروا قدرت مطلق را در دست دارد؛ فرمانروایی شکست ناپذیر که نهایت وحشت را حاکم کرده است. امید مدتهاست از دست رفته و حتی خاطره ای هم از آن باقی نمانده است؛ درست در همین موقع، نیمه اسکایی ترسو و دل شکسته، امید را در جهنمی ترین زندان لرد فرمانروا پیدا می کند. کلسیر برانگیخته می شود و قدرت های یک مه زاد را می یابد. او دزدی است با خصلت رهبری ذاتی و اکنون هدفی جز شکست لرد فرمانروا ندارد. کلسیر رؤیایش را برملا می سازد؛ سرنگونی معبود ظالم. برندون سندرسون، استاد نوظهور داستان نویسی فانتزی، با طرح سؤالی ساده، ژانر فانتزی را دگرگون کرده است: اگر قهرمانی که در پیشگویی ها قرار است فرمانروای تاریکی را شکست دهد، خود مغلوب شود، چه؟ پاسخ را در سه گانه ی مه زاد خواهید یافت؛ حماسه ای از غافل گیری ها که با کتاب حاضر آغاز می شود. ژانر فانتزی دیگر هرگز مانند قبل نخواهد شد. 

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب