قیمت فروش: ۲۴۰ هزار تومان

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

زمان گذشت. هوا تاریک و تاریک تر شد. ناگهان کسی که منتظرش بود، از راه رسید. اما از کنارش گذشت، بی آنکه بتواند او را بشناسد. این بار هم طرز راه رفتنش بود که نظر گوستاو را جلب کرد. فلیش تند میزد. به سرعت بلند شد و دنبال او راه افتاد. حس می کرد باید او را با نام همسر درگذشته اش صدا بزند، اما در عین حال می توانست که چنین اجازه ای ندارد. چنان تند قدم بر می داشت که ناخواسته به نزدیک او رسید. زن سر برگرداند و لبخند زد، طوری که گویی او را به یاد آورده است. ولی بعد تندتر قدم برداشت. گوستاو انگار در حالت جذبه تعقیبش کرد. حالا دیگر تسلیم این جنون شده بود که آن زن همسر مرده ی اوست. دیگر در برابر ذهنیتش مقاومت نمی کرد. چشمهایش مثل افسون شده ها به پس گردن او دوخته شده بود. زیر لب نام همسر درگذشته اش را به زبان آورد، یک بار دیگر آن را بلندتر زمزمه کرد، و بعد به صدای بلند گفت.. «ترزه».. 

 

 

 




Der Andere
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب