کتاب ساعت بی عقربه
ساعت بی عقربه را مک کالرز به سبک معمول خودش نوشت: تکنیک های روایی قوی، توصیف دقیق شخصیت ها و به کار گرفتن قهرمانی که هم قربانی و هم شاهد اتفاقات اصلی داستان است. مکالرز، که در دهه های بیست و سی زندگی اش نویسندۀ پرکار و موفقی بود، "ساعت بی عقربه" را بعد از ده سال سکوت منتشر کرد. این کتاب در زمان انتشارش در مقایسه با دیگر آثار مک کالرز آنطور که باید دیده نشد، اما اکنون و پس از گذشت سال ها از انتشار آن به دلیل نوع روایت و موضوع آن توانسته است جایگاه خود را به عنوان رمانی جلوتر از زمانه اش به دست آورد.


کارسن مک کالرز، زاده ی 19 فوریه ی 1917 و درگذشته ی 29 سپتامبر 1967، شاعر و نویسنده ی آمریکایی رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و مقاله بود.او با نام لولا کارسن اسمیت در جورجیا به دنیا آمد و یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خود داشت. زمانی که کارسن پانزده ساله بود، پدرش به منظور تشویق او به داستان نویسی، برایش یک ماشین تحریر گرفت که به گفته ی خودش، نقش بسزایی در نویسنده شدنش ایفا کرد.


پشت جلد کتاب آمده است:

وقتی از ارتفاع دوهزار پایی به پایین نگاه کنی، زمین منظم و قانونمند به نظر می رسد. شهر، حتی شهری مثل مایلن، از آن ارتفاع متقارن دیده می شود، شهری منسجم، با هندسه ای دقیق مثل لانه کوچک زنبورعسل. از آن بالا، به نظر می رسد که اقطاع و زمین های اطراف شهر با قانونی عادلانه تر و دقیق تر از قوانین مالکیت و تعصب کور تقسیم شده اند: متوازی الاضلاع تیره کاج ها، زمین های مربع شکل، چمنزارهای مستطیل شکل. در این روز بی ابر، آسمان آبی ای که هواپیما را در دل خود گرفته و آسمان فراز آن چنان یکدست و بیکران است که چشم و خیال انسان قادر نیست به عمقش رخنه کند. اما زمین، آن پایین، گرد است و متناهی از این ارتفاع، آدمی و حقارت های ریز و درشتش به چشم نمی آید. زمین از آن دورها بی نقص است و کامل. 

تنسی ویلیامز 

« مکالرز با چنان همدلی و شناختی قلب آدمی را زیر ذره بین گذاشته است که هیچ نویسنده دیگری به گرد پایش نمی رسد.» 




Clock Without Hands
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب