کتاب همنت 

 

کتاب «همنت» رمانی نوشته ی «مگی اوفارل» است که اولین بار در سال 2020 به چاپ رسید. انگلستان در سال 1580 میلادی: طاعونی به نام «مرگ سیاه» همه جا را فراگرفته و با تهدید همیشگی خود، افراد سالم و بیمار، و پیر و جوان را مثل هم به کام مرگ می فرستد. پایان، نزدیک به نظر می رسد اما زندگی همیشه به مسیر خود ادامه می دهد. یک آموزگار جوان که بی پول است و مورد آزار و اذیت های پدرش قرار دارد، عاشق زنی شگفت انگیز و عجیب می شود. «اگنس»، زنی پرشور است که با شاهینی بر دستش در زمین های خانوداگی اش راه می رود و به خاطر توانایی های عجیبش در درمان بیماری ها و اطلاعات زیادش درباره ی گیاهان و شربت های دارویی، در سراسر آن منطقه شناخته شده است. وقتی او به همراه همسرش در خیایان «هنلی» ساکن می شود، نقشی اساسی را در زندگی همسر جوانش ایفا می کند؛ مردی که حرفه اش در تئاتر لندن، درست در زمانی شکوفا می شود که پسرشان، جانش را به خاطر ابتلا به تبی ناگهانی از دست می دهد.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

در دهه ۱۵۸۰، در خیابان هنلی شهر استراتفورد، زن وشوهری با سه فرزندشان زندگی می کردند: دختر بزرگشان، سوزانا، و همنت و جودیث که دوقلو بودند. همنت در سال ۱۵۹۶، در سن یازده سالگی درگذشت. حدود چهار سال بعد، پدرش نمایش نامهای نوشت به نام هملت این اوست. این او نیست. این اوست. این او نیست. این افکار همچون ضربات پتکی بر تمام وجودش فرود می آید. پسر او، هملت یا همنت او، مرده است. در حیاط کلیسا به خاک سپرده شده است. او زمانی که کودکی بیش نبود از دنیا رفت. حالا از او فقط چند تکه استخوان سفید درون قبر باقی مانده است؛ ولی این پسری که روی صحنه راه می رود هم اوست، راه رفتنش شبیه پسر اوست، حرف زدنش شبیه پسر اوست، کلماتی که می گوید پدر پسر او نوشته و حالا دارد کم کم برای خودش مردی می شود، همان طور که اگر پسر او زنده بود واقعا میشد.




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب