کتاب کودک پهنه دریا

با موضوع تخیلی آمده است: دختری دوازده ساله در خیابانی شناور زندانی است. او دختر مرده‌ای است که پدرش ملوان عرشه کشتی چهار دکل «لوهاردی» در یکی از سفرهای دریایی‌اش او را از دست داده است و پدر سعی دارد خاطره او را در دریا همچنان زنده نگه داشته و به رنجی که این کودک در زمان مرگ تحمل کرده، بیاندیشد.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

این مجموعه، از داستان های کوتاهی تشکیل شده که در دو داستان آن از شخصیت هایی صحبت می کند که در واقعیت مرده اند ولی با تخیل نویسنده جان گرفته اند. دختر کوچک داستان نخست در خیابانی شناور زندانی است؛ او دختر مرده ای است که پدر ملوانش نمی تواند فراموشش کند و سعی دارد در دریا خاطره اش را زنده نگه دارد. «بیگانهی رود سن» هم زن جوانی است که غرق شده و باید زندگی کردن با غریق های دیگر را بیاموزد. در داستان مربوط به مسیح با عنوان «خرو گاو آخور» نویسنده به حیوانات شخصیت داده و خود جزیی از این نقش می شود. داستان «لنگ های آسمانی» از مرد لنگی صحبت می کند که از معلولیت خود ناراحت است و نمی تواند به زن جوانی که در کنارش در کتابخانه می نشیند، نزدیک شود. اما رؤیای او تنها در آسمان واقعیت پیدا می کند. «رانی» داستان سرخپوستی است که با تلاش بسیار رئیس قبیله می شود و پس از سوختن صورتش، قبيله اش به او پشت می کند. دختر جوانی با صدای ویولون»، زندگی و نگرانی دختری جوان با صدای ویولون گونه را بیان می کند. عاقبت مسابقه ی اسب دوانی» داستان تبدیل شدن یک مرد به اسب است. راه و آبگیر» از آنچه در مزرعه برای فروشنده دوره گرد اتفاق می افتد، صحبت می کند. در مجموع، داستان ها درباره ی شخصیت هایی صحبت می کنند که در حاشیه هستند، رها شده اند و بین مرگ و زندگی، حقیقت و تخیلی ناب قرار دارند.




L'Enfant de la haute mer

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب