پشت جلد کتاب آمده است:

لیون پسربچه‌ای‌ باهوش و دوست‌داشتنی است و عاشق برادر کوچکش جیک. اما وقتی مادرشان به دلیل مشکلات روانی بستری می‌شود پای غریبه‌ها به زندگی آن‌ها باز می‌شود. غریبه‌هایی که سرانجام ليون دورگه و جیک سفیدپوست را از هم جدا می‌کنند. لیون مصمم است جیک و مادرش را پیش خودش برگرداند اما در مسیر این بازگشت باید با واقعیت‌های تلخ و شیرین دنیایی روبه‌رو شود که بزرگ‌ترها آن را اداره می‌کنند. دنیایی که در عین بی‌رحمی پر است از انسان‌هایی مثل مارین مهربان و مادروار، یا کاکلی زخم‌خورده اما امیدوار و سخت‌کوش و یا سیلویای به ظاهر بی‌خیال اما سردوگرم‌چشیده.

«اسم من لیون است» در بستر رویدادهای اجتماعی دهه‌ی هشتاد میلادی در انگلستان، در هیاهوی شورش‌های مدنی و عروسی سلطنتی، از دید لیون، قهرمان ‌مهربان و هوشیار داستان،‌ به مسائل گوناگونی از جمله دنیای کودکی،‌ هویت، نابرابری نژادی و دوری از عزیزان می‌پردازد و زشتیِ نابرابری و زیباییِ مهر و انسان‌دوستی را بیش از پیش برایمان آشکار می‌کند.




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب