پشت جلد کتاب آمده است:

در این رمان تحسین شده و پرخواننده ی مکیوان، چارلی و میراندا و شخصیت «آدم»، که رباتی هوشمند است، کنار هم زندگی می کنند، و در مواجهه با پستی و بلندی های زندگی مدرن، هر کدام واکنشهای خاص خودشان را بروز می دهند. مهم ترین چالش های سر راه آنهاء روابط پیچیدهی عاطفی و گرفتن تصمیمات اخلاقی است. خوانندهی رمان «ماشین هایی مثل من، آدم هایی مثل تو» در حین روبه رو شدن با ماجراهایی که ممکن است برای خود او هم پیش بیاید، ناخود آگاه در جایگاه شخصیت های کتاب قرار می گیرد و از خودش میپرسد در مواجهه با موجوداتی تا این حد هوشمند، چه واکنشی نشان خواهد داد.

ماشینی که با منطق ساخته شده وقتی وارد دنیا بشه و در معرض زندگی ما قرار بگیره، خودش رو در توفانی از تناقضها میبینه، تناقضایی که ما باهاشون زندگی کردیم و کم هم نیستن. میلیونها نفر بر اثر بیماری هایی میمیرن که میدونیم چطور درمانشون کنیم. میلیون ها نفر در فقر زندگی می کنن، در حالی که اون قدرها هست که به همه برسه. محیط زیست کره ی زمین رو خراب می کنیم، اونهم وقتی که میدونیم تنها خونه ی ماست. همدیگه رو با سلاح های هسته ای تهدید می کنیم، اون هم وقتی که میدونیم آخرش به کجا میرسه. موجودات زنده رو دوست داریم، اما اجازه می دیم گونه های زیادی منقرض بشن. و باز هم هست: نسل کشی، شکنجه، برده داری، قتل های خانگی، کودک آزاری، تیراندازی در مدارس، تجاوز و حجم بالای خشونت های روزمره. ما در کنار این مشقت و رنج زندگی می کنیم و شگفت زده نمیشیم و باز هم چیزهایی برای شاد بودن پیدا می کنیم، حتی برای عاشق شدن. هوش های مصنوعی مقاومت ما رو ندارن.

 




Machines Like Me

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب